معنی هفت فرشی - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

(هََ فَ)

کنایه از هفت طبقۀ زمین باشد. (برهان)

(هََ فِ رِ تَ / تِ)

هفت فرشتۀ ایام هفته: اوریائیل، جدیائیل، شمائیل، رفائیل، عنائیل، جبرائیل و عزرائیل

(هََ فَ رَ)

هفت فلک:
دوران که فرس نهادۀ توست
با هفت فرس پیادۀ توست.
نظامی (لیلی و مجنون ص 10)

(هََ دَ)

اطاق هفت در. (یادداشت مؤلف). که دارای هفت در باشد

قسمی ترشی که ازپیاز سیر فلفل هندی چغندر زردک بادنجان و سرکه سازند

هفت بوب گواژ هفت اشکوب زمین

آنچه که دارای هفت جانب باشد: (اسطرباب هفت روی)

از توابع بندپی بابل

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما